|
جمعه 6 آبان 1390برچسب:, :: 19:38 :: نويسنده : hana
همه چیز از لبان تو آغاز میشود،
چون صاعقه که از بند بند دلم، چون رعد که از نفسهایم نمیشود ساده گذشت از تو تو چشمهایت مکروهترین پدیده ی است که من.. دچار شده ام لبانت اما، میوه ی ممنوعه ای که ابلیس هم قانون فریب را از یاد برده است در آن غمی نیست غصه ای نیست دستی دور گردنم.. دستی دور گردنت.. از شانه های هم میگذریم بی اختیارتر، وحشیانه تر تا اطلاع ثانوی بگذار زمان به تعلیق درآید..! نظرات شما عزیزان:
|