اوایل فروردین امسال زن و مردی به دادگاه خانواده شهریار رفته و با ارائه دادخواستی به شعبه هفتم، خواستار دریافت مهریه 150 سكه طلای دختر مرحومشان شدند.
پدر «سحر» درباره خواستهاش به قاضی گفت: دخترم 17 ساله بود كه به پسر جوانی علاقهمند شد. با وجود مخالفت خانوادهها، وصلت آنها خیلی زود سرگرفت اما افسوس كه زندگی مشتركشان مثل عمرشان، دوام كوتاهی داشت. چرا كه 2 سال پس از ازدواج آنها همزمان با نوروز 90 عازم سفر شدند كه متأسفانه در تصادف رانندگی هر دو جان باختند. حالا پس از دریافت گواهی حصر وراثت تصمیم گرفتهایم تا مهریه دخترمان را از پدرشوهرش بگیریم.
قاضی دادگاه پس از بررسی گواهی فوت عروس و داماد و عقدنامه آنها، دستور احضار پدرشوهر را صادر كرد.
پیرمرد در پی اطلاع از خواسته والدین عروس سابقش گفت: پسر و عروسم در حادثه رانندگی از دنیا رفتند. ضمن این كه پسرم اموالی نداشت. مغازهاش هم اجارهای بود و پسرم بجز قرض و بدهكاری، چیزی به ارث نگذاشت تا مهریه همسر مرحومش را بدهیم!
قاضی پرونده پس از شنیدن اظهارات طرفین، اعلام كرد مهریه، ارث نیست بلكه حقوق مالی است كه براساس قانون به ورثه انتقال مییابد و ورثه زن میتواند آن را از ورثه شوهر مطالبه كند. بنابراین پدر داماد محكوم است تا یكسوم مهریه را به مادر عروس و مابقی آن را به پدر وی بپردازد.
پس از صدور این حكم، پدر شوهر به رأی دادگاه اعتراض كرد و خواستار رسیدگی مجدد به پرونده شد.
وی به قضات شعبه 26 دادگاه تجدیدنظر استان تهران گفت: وقتی به خواستگاری «سحر» رفتم، برادر بزرگترش ناراضی بود اما مخالفتش به جایی نرسید. پسر كینه جو از همان روز دشمنی با پسرم را شروع كرد تا این كه یك سال بعد در اوج خشم و عصبانیت مغازه «ساسان» را بهآتش كشید و آنجا را تخریب كرد.
براساس نظریه كارشناسی حدود 17 میلیون تومان خسارت به پسرم وارد شد و «ساسان» كه در آغاز زندگی مشتركش، پساندازی نداشت با مشكل جدی مالی روبهرو شد. با شكایت پسرم از برادرزنش، او روانه زندان و به یك سال حبس محكوم شد. پسر مرحومم نیز با قرض از همسایگان و دریافت وام، به بازسازی و ترمیم محل كارش پرداخت. اما افسوس كه مدتی بعد در سانحه رانندگی جان باخت و نتوانست بدهی طلبكارانش را بدهد.
از سوی دیگر پدر عروسمان كه درصدد بود راهی برای آزادی پسرش از زندان بیابد، برای رضایت اقدام كرد و واسطه فرستاد كه نتیجهای نگرفت. چرا كه هرگز فراموش نمیكنم چقدر به خاطر آزارهایشان پسرم عذاب كشید و روز خوش ندید. حالا هم مهریه عروس مرحومم را بهاجرا گذاشتهاند تا ما را وادار به رضایت كرده و از اجرای حكم زندان فرار كنند. آقای قاضی! انصاف نیست مشتریان و طلبكاران پسرم از دریافت پولشان ناامید شوند و پدرزن پسرم مهریه 75 میلیون تومانی دخترش را پس از مرگ وی مطالبه كند.
پدر عروس نیز در دفاع از خود گفت: حرفهای مرد بدهكار، فقط درددل و افترا است. او باید برای نپرداختن مهریه دلایل حقوقی ارائه دهد. طبق قانون ورثه دخترمان هستیم و مهریهاش را میخواهیم. به گزارش خبرنگار ما، قرار است 3 قاضی پرونده پس از بررسیهای نهایی حكم قطعی را صادر كنند.
نظرات شما عزیزان: